بازرگانی اسلامی

آیا شما را به تجارتى راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى مى‏ بخشد؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید این براى شما بهتر است اگر بدانید. - سوره صف10و11

بازرگانی اسلامی

آیا شما را به تجارتى راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى مى‏ بخشد؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید این براى شما بهتر است اگر بدانید. - سوره صف10و11

از مفهوم پردازی مدیریت جهادی تا نظام سازی مدیریت جهادی

سعید مسعودی پور | پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۳۷ ب.ظ | ۱ نظر

 نظریات از انتزاعات شناخته شده ای به نام مفاهیم ساخته می شوند. یک مفهوم که از میان سایر مفاهیم انتخاب می شود به عنوان کانون تئوریزه کردن، مد نظر قرار می گیرد و سپس مفاهیم مرتبط با آن برای تبیین مفهوم اصلی، تعریف و مورد استفاده قرار می گیرد. مفاهیم را شبیه سبد های خالی تصور کنید که باید با تجربه پر شوند. اگر برای اولین بار در حین مطالعه علمی، با یک مفهوم تازه و ناآشنا مواجه می شوید، آن مفهوم به مثابه ظرفی خالی است. شما باید با ارتباط دادن تجارب شخصی خود با آن، آن را از معنا پر کنید. هر چند شما تجربه های بیشتری را با مفاهیم خود مرتبط کنید، بیشتر می توانید به غنی سازی مفاهیم اقدام کنید. (برگرفته از کتاب تئوری سازمان هچ)

با تکیه بر مباحث فوق که بنیان های نظریه پردازی (theory building) و در سطح خردتر مفهوم پردازی(conceptualizing)  است می توان به شناخت دقیق تر مدیریت جهادی پرداخت. مدیریت جهادی در نگاه اول یک مفهوم به نسبت جدید در حوزه مدیریت شناخته می شود. مفهومی که تاکید بر سبک و الگوی خاصی از رفتار مدیریت دارد که احتمالا در ادبیات مدیریت متعارف چنین سبک مورد توجه قرار نگرفته است. دلیل عدم توجه هم روشن است: عدم تحقق چنین سبکی از مدیریت در کشورهایی که پیشتازان دانش مدیریت هستند. به عبارت روشن تر آنچه که در فرآیند مفهوم پردازی و تئوری پردازی طی می شود، مطالعه رفتار عینی و تکیه بر مطالعات تجربی است و از این رهگذر است که دانش تولید می شود.

پیش از این(در سال جهاد اقتصادی)، ریشه جهد را در قرآن جستجو کردم. آیات بدست آمده را احصا نموده و تاملی کوتاه بر آنها داشتم. یافته ها را به اجمال می توان ذیل سه محور در قالب شکل زیر نشان داد:

 

 

مدیریت جهادی در نگاه اجمالی از منظر قرآن بایستی متصف به ویژگی های فوق باشد و در این صورت نتایج برشمرده شده نیز بدست خواهد آمد.

حال نوبت به طرح این سوال است که اگر بخواهیم بر اساس روش متعارف اقدام به مفهوم سازی این سبک مدیریتی کنیم، کدام رویداد را بایستی مورد مطالعه قرار داد؟ بدیهی است که سبک مدیریتی و فرماندهی در زمان دفاع مقدس، به عنوان اصلی ترین و غنی ترین رویداد می تواند مرکز توجه باشد. بر همین اساس یک شاخه مطالعاتی با عنوان مدیریت دفاع مقدس با هدف تبیین و مدل سازی سبک مدیریت آن موقع در حال فعالیت است که به نظر می رسد یکی از مهم ترین مفاهیمی که خروجی آن باید باشد، تبیین مفهوم مدیریت جهادی است. البته روش دومی هم برای مفهوم پردازی در این خصوص وجود دارد و آن تکیه بر منابع نقلی است. منظور از منابع نقلی در اینجا فراتر از آیات و روایات است، سیره و تاریخ معصومین مرتبط با مفهوم مدیریت جهادی که تاکید بر مولفه های اصلی دارد، می تواند در مفهوم پردازی مورد استفاده قرار گیرد.(این دو روش توسط آقای دکتر دانایی فرد بیان شده است.) البته به نظر نگارنده این منابع به نسبت مطالعه عصر دفاع مقدس، اثربخشی کمتر در مفهوم پردازی حاضر دارد و بهتر است در شناخت مفهوم مدیریت جهادی (به ویژه در جزئیات) بر مطالعات دفاع مقدس تاکید شود.

اما یک سوال و آن نحوه به ثمر نشاندن مفهوم پردازی های صورت گرفته در مقام عمل است. چگونه می توان دانش به بار نشسته از مفهوم پردازی های صورت گرفته از مدیریت جهادی را در عرصه های مختلف امور اداره کشور (که در سال جاری بر اقتصاد و فرهنگ تاکید شده است) به مقام عملیات و اجرا کشاند و کاری کرد تا سیستم مدیریتی بر اساس سبک و الگوی طراحی شده اقدام کند؟

در زمان های حساس و سرنوشت ساز به ویژه زمانی که موجودیت و هویت دینی و الهی در خطر باشد وجود دشمن بهتر محسوس می گردد و در این شرایط است که نیت ها خلوص بیشتری یافته و آنانی که جلوی صف می ایستند، تناسب بیشتری با حرکت جهادگونه دارند. در زمان جنگ (غالبا) فرماندهانی که پا در عرصه قبول مسئولیت و رهبری می گذاشتند، نه به طمع مادیات و پول بودند و نه در فکر پست و مقام. چرا که در خط مقدم جنگ جانشان را در دست گرفته اند و عقلانی نیست که به خاطر پول و پست جان خود را معامله کنند. در این شرایط است که حرکت جهادگونه که الهی بودن به عنوان رکن رکین و اصلاح کننده رفتار و کمک کننده در شرایط سخت شناخته می شود، می تواند مورد انتظار و توقع باشد. فرماندهی که دشمن را به خوبی می شناسد، قصد و منظورش را می داند، هویت و موجودیت انقلاب و اسلام و کشورش را در خطر می داند و با تمام وجود و بدون چشم داشت و انتظاری از تمام آنچه دارد می گذرد تا دشمن را در تحقق هدفش ناکام بگذارد. اینجا محل تبلور و تولد مدیریت جهادی است. اینجاست که هم بایسته ها و هم نتایج مدیریت جهادی به روشنی دیده می شود. اما در زمان حال چطور؟ آیا مختصات زمان دفاع مقدس که سبک نوینی از مدیریت را به نمایش گذاشت در شرایط حاضر نیز وجود دارد تا توقع بازگشت چنین سبکی از مدیریت را داشته باشیم؟

باید توجه داشت که منظور از مختصات از دو نظر قابل بررسی است. نقطه نظر اول وجود شرایطی است که دشمن فعالانه اقدام می کند و قصد ضربه زدن دارد و برای مقابله حرکت جهادی با مختصات خاص نیاز است. از این حیث شرایط حاضر تفاوتی با زمان جنگ ندارد. عرصه جنگ تنها تغییر کرده است؛ جهاد نظامی به جهاد اقتصادی و جهاد فرهنگی تبدیل شده است. اما از این حیث که چون شکل جهاد تغییر کرده است مختصات مدیریت جهادی برای مدیران غالبا قابل فهم نیست.

خلاصه کلام این که به نظر می رسد به جای تاکید بر مفهوم پردازی و نظریه پردازی در خصوص مدیریت جهادی، بایستی به سمت نظام سازی و بازسازی ساختار جذب و دفع منابع انسانی در سطوح مختلف مدیریتی (به ویژه سطوح عالی) برویم. صف های انتظار و میل و اشتیاق برای نشستن بر کرسی ریاست و مسئولیت در کشور بسیار طولانی شده است. جذابیت پست های مدیریتی (به ویژه در حوزه مدیریت دولتی) بسیار زیاد است و این امر باعث طالب شدن افراد برای نشستن پشت میز شده است؛ البته بدون توجه به این حقیقت که "من طلب الرئاسه هلک". به نظر می رسد تمرکز بر مفهوم سازی سبک مدیریت جهادی بدون محور قرار دادن بحث نظام سازی برای خلوت کردن صف های انتظار دریافت پست های حکومتی به بیراهه رفتن تلاش های علمی منجر خواهد شد. اگر بخواهم به زبان بازاریابی صحبت کنم، مهم ترین رکن نظام سازی در این عرصه بایستی فعالیت های ضدبازاریابی (demarketing) برای کاهش میل و تقاضا برای پست ها و مسئولیت های دولتی باشد. ریاست و مدیریت دولتی نباید فرصتی و محملی باشد برای رشد زندگی مادی و تحول مالی در زندگی مسئول یا مدیر. مدیریت امانت است و مدیر امین. امانتداری الزاماتی دارد که در عمل هر کسی شایستگی آن را ندارد.

خاطرم هست که در یکی از شهرستان ها یکی از نامزدها چند دوره پشت سر هم برای کسب کرسی وکالت (نمایندگی مجلس) بسیار دست و پا می زد تا جایی که در آن دوره کم مانده بود کف خیابان ها را هم پوستر تبلیغاتی بچسباند! زمان بگیر و بند ارزی در دولت قبلی بود که ایشان به جرم فساد و اختلال در نظام ارزی دستگیر شد و راهی زندان! روشن است که تا چنین رفتارهایی وجود دارد، داد زدن مدیریت جهادی در عمل بی نتیجه است.

عرصه جهاد به شدت مورد نیاز در مدیریت کشور، در وهله اول جهاد با نفس است. نفسی که البته هر روز رنگی دارد و به نام خدایش، شیطانی عمل می کند! به همین دلیل است که عقیده دارم الان نه با تشویق و حواله دادن افراد به حورالعین و سلسبیل و ثیاب سندس می توان به اصلاح مدیریتی کشور پرداخت و نه با ترساندن از سموم و زقوم و حمیم! الان عرصه نظام سازی است؛ عرصه ضدبازاریابی و کاهش جذابیت پست های دولتی و مدیریتی است تا متقاضیان بدانند اینجا محملی برای جولان نفس و طمع نیست! اگر اشتباه کنند، مجازاتشان به آخرت حواله داده نمی شود، در همین جا بازخواست می شوند. نظام کنترلی در کشور در وهله اول باید تمرکزش روی مدیران سطوح عالی باشد؛ نه این که هرچقدر سطح مدیریت عالی تر، کنترل و بازرسی کمتر. هر چه قدرت و اختیار بیشتر باشد، احتمال خطا بیشتر است. لذا طبیعی است نظام کنترلی دقیق تر و حساس تری را می طلبد. خروجی نظام کنترلی نیز باید مبنای عمل باشد تا آنهایی که دوره ای به اسم مسئول نظام نه خدمت، بلکه خیانت کردند، دوباره با پرروی تمام بر کرسی ریاست تکیه نزنند.

نوشته های مرتبط: من صندلی دولتی ریاست را دوست دارم

  • ۹۳/۰۱/۲۸
  • سعید مسعودی پور

نظرات  (۱)

با سلام
خدا قوت
مثل همیشه قابل استفاده و آموزنده
البته محدود کردن سبک زندگی و مدیریت جهادی به ایام دفاع مقدس خیلی صحیح نیست، بلکه مصداق‌های زیاد دیگری نیز می‌توان برای این مسئله حتی در دوره‌ی فعلی نیز پیدا کرد. (تعداد زیادی از این افراد در ویژه‌نامه منفی 30 روزنامه جوان معرفی شده‌اند.)
به نظر بنده مدیریت جهادی معلول روحیه‌ی جهادی و خستگی ناپذیر افراد است و ایجاد این روحیه‌ کار دشواری است.
موفق باشید.
پاسخ:
سلام و رحمت
تشکر از حضور شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">