در قضیه هسته ای، دولت آمریکا هم بازنده بود
در هر جامعه ای، تکثر نگرشی و عقیدتی در حوزه های مختلف از جمله حوزه سیاست وجود دارد. اما نکته مهم در تحلیل رفتار اجتماعی یک جامعه این است که بسیاری از افراد جامعه، دیدگاه و نگرش خود را از دیگران الگو می گیرند. بر این اساس قدرت نفوذ، تبلیغات و اثرگذاری رویکردهای مختلف، تعیین کننده میزان تمایل افراد تاثیر پذیر است. در واقع قدرت اقناعی و عملکردی هر طرف بیشتر باشد، می توانند از عده افراد تاثیر پذیر کم کرده و بر مساحت مستطیل خود در کنار اضافه کند.
با استفاده از این الگوی تحلیلی به نظر می رسد دولت آمریکا بسیار بهتر می توانست در مذاکرات هسته ای عمل کند تا توان جمهوری اسلامی و تفکر مقاومت در مردم را که به عنوان قدرت نرم نظام شناخته می شود را تضعیف کند. آنچه که در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری یازدهم که به عنوان گفتمان مقاومت مطرح شد رویکردی متفاوت با رویکرد دولت یازدهم بود که مورد اقبال عمومی واقع شد، اما نمی توان انکار کرد که رویکرد دولت نهم و دهم نیز در تعاملات بین المللی قرابت هایی با گفتمان مقاومت داشت و این موضوعی بود که می توانست موقعیتی مناسب برای ضربه دشمن در مذاکرات اخیر باشد.
یکی از دلایل مورد اقبال واقع نشدن گفتمان مقاومت، شباهت آن با رویکرد دولت نهم و دهم بود که تحریم های اقتصادی دشمن عامل مهمی در ناکارآمد نشان دادن آن محسوب می شد. به هر حال اقبال عمومی به سمت گفتمان های رقیب رفت و این بهترین زمان برای دشمن بود تا با حذف تحریم های بانکی و نفتی و رفع محدودیت های خارجی اجازه دهد تا این گفتمان در نزد عموم مردم کارآمد جلوه کند. این اتفاق می توانست برای مدت زمان محدودی (مثلا 3 سال) رخ دهد تا نگرش توده مردم از گفتمان مقاومت که غرب ستیز بوده و محکم تر از همیشه مرگ بر آمریکا سر می دهد، به سمت گفتمان معتدل دولت یازدهم، سوق پیدا کند و این اگر چه در کوتاه مدت به ضرر دشمن بود، اما در بلند چون احتمال و امکان بازگشت اقبال مردم به گفتمان رقیب را کاهش می داد، بسیار مطلوب دشمن بود. در حالی که با لبخند دولت یازدهم و مودب و باهوش دانستن رئیس جمهور امریکا توسط شخص اول اجرایی دولت، هم چنان لجن پراکنی و یاوه گویی دشمن ادامه دارد و این زمینه ای فراهم خواهد نمود تا مردم بهترین پاسخ را در مقاومت و ایستادگی در مقابل دشمن ببینند.
- ۹۲/۰۹/۱۸