انسان آفریده شد و وقت امتحان. آفریدگار دستور داد بر آدم سجده کنید. ملائکه اطاعت امر کردند، شیطان نکرد. گفتگویی بین او و آفریدگار رد و بدل شد که سرانجامش شد رانده شدنش از درگاه الهی. آخرین جملات شیطان در درگاه الهی هم تهدید او بود برای اغوای بنی بشر: به عزتت ای خدا انسان را بدبخت می کنم.
قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ (ص 82)
در چند مورد خود شیطان استثنائاتی میزند که این دسته از انسان ها را نمی توانم بدبخت کنم؛ یکی از آنها عباد مخلَص هستند که در دو مورد از آنها یاد کرده است: إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (ص83 - حجر40) این مورد را هم خود خداوند فرموده که عبادش از جمله افراد خارج شده از سیطره شیطان هستند: إِنَّ عِبَادِى لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ وَ کَفَى بِرَبِّکَ وَکِیلًا (اسراء 65) اما استثنای دیگری هم در قرآن آمده که اگر انسان این گونه بود کار شیطان کارساز نیست! استثنایی که تولید کننده نوعی از سبک زندگی است: سبک زندگی شاکرانه!
قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنىِ لَأَقْعُدَنَّ لهَُمْ صرَِاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ (16) ثُمَّ لاََتِیَنَّهُم مِّن بَینِْ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمَانهِِمْ وَ عَن شَمَائلِهِمْ وَ لَا تجَِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ (17 اعراف)
شیطان قول داده است که بر مسیر هدایت (صراط مستقیم) انسان بنشیند و از هر سو و جهت در جهت گمراهی انسان تلاش کند. «چون راه خدا امرى است معنوى ناگزیر مقصود از جهات چهارگانه نیز جهات معنوى خواهد بود نه جهات حسى.» (المیزان، ج8، ص36) کسانی که زندگی شاکرانه دارند، قوای شیطان در آنها راهی ندارد. سبک زندگی شاکرانه نقطه مقابل سبک زندگی شیطانی است.