تبلیغات تجاری جایزه دار: مروج سبک زندگی مصرفی حریصانه
فقه منفعل، فقه ناکارآمد
یکی از اشکالات اساسی که در نظام سازی بر اساس فقه حاضر وجود دارد، رویکرد انفعالی و محتاطانه آن نه از باب جاری ساختن اصل احتیاط بلکه از جهت عمل به اصل «کُلُّ شَیْءٍ هُوَ لَکَ حَلَالٌ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ حَرَامٌ بِعَیْنِهِ» (الکافی،ج5 ، ص 313) است، در جایی که اصلاً محل تمسک به چنین اصلی نیست!
در خصوص شبهات حکمیه تحریمه که فقدان نص دلیل آن است، اصولیون اصل برائت جاری می سازند و به نظر می رسد در این خصوص تفاوتی میان مسائل تکلیفی فردی و مسائل محوری در نظام سازی اجتماعی دینی وجود نداشته باشد؛ در حالی که اخباری ها در این مسائل، احتیاط را در پیش می گیرند. مهم ترین محور استدلال اصولی ها در جاری ساختن اصل برائت در مسائلی که فقدان نص در خصوص آنها وجود دارد، این است که خداوند بندگان را مکلف و در نهایت بازخواست در مورد چیزهایی که برای آنها معلوم و روشن نکرده، نخواهد کرد.
اشکال عمده ای که در حوزه مواجهه با مسائل در عرصه اجتماعی وجود دارد، خاک خوردن متون نقلی مهمی است که نقش کلیدی و مهمی می توانند در این عرصه داشته باشند. این امر باعث می شود که فرآیند شناخت ، تحلیل و بررسی یک مسئله مستحدثه تنها با تکیه بر منابع محدودی که تمسک به آنها برای رسیدن به درجه اجتهاد کافی است، صورت بگیرد. روشن است که در چنین شرایطی که گزاره های نقلی بسیاری در حاشیه باقی مانده و رجوعی به آنها صورت نمی گیرد، تصور بر سکوت شارع در خصوص این مسائل است که در نهایت منجر به جاری ساختن اصل برائت می شود.
- ۱ نظر
- ۲۴ تیر ۹۳ ، ۱۷:۱۸